محمد یاسین عزیزم
فدای پسر نازنینم هفته ی گذشته تب داشتی روزاهای بدی بود خدا رو شکر گذشت ''''چند روز پیش رفتیم قم نذر سلامتی شما بود عزیزم ''اما من سرما خوردم و زود برگشتیم میدونم که دوست داشتی بمونیم اما من شرمنده ام با با گفت با مریضی من دیگه خوش نمیگذره چون رسیدگی بهتون واقعا سخت بود '''الانم رفتی مدرسه و دیگه تعطیلات شما شروع میشه۰۰دوتا دندون شیری و انداختی و غذا خوردن برات سخت شده یکی ازدندونات خراب باشه و متاسفانه بابایی اصلا وقت نمیکنه ببرت دکتر 'امید وارم تو تعطیلات اذیت نشی 'پسر نازو زرنگم امروز کارت های تلاشتو بردی تا کادو بگیری امیدوارم به هرچی که میخوای با خواست خدا برسی '''''''''دوست دارم عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی