محمد یاسینمحمد یاسین، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
یسنا کوچولوی مامانیسنا کوچولوی مامان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

محمد یاسین و یسنا جون زیباترین هدیه های خداوند

محمد یاسین عزیزم تولدت مبارک

امروز تولد محمد  یاسینم بود دیشب و امروز براش تولد گرفتیم یکی وقتی عمو هاش بودن و یکی هم خونه ی بابا بزرگش خوشبحالش خخخ'''محمد گلم انشالله صد سال عمر با برکت داشته باشی فدات بشم گلم ...
17 ارديبهشت 1395

۲۹فروردین اولین مروارید یسناخانوم

سلام کلی اتفاق دارم برا تعریف کردن  یسنای عزیزم اولین مروارید کوچیکشو دراورد فداش بشم خیلی بیقراری میکنه'وقت استراحم خیلی کمه مدام در حال فعالیتم خیلی وقتها خودمو واقعا فراموش میکنم 'خوشبحال اونهایی که کمک حال دارن''یسنا رو نمیتونم تنها بزارم چون سریع میره سراغ وسایل اطرافش ومن همش میترسم که نیافته یا صورتش به لبه ها نخوره فدای خنده هاش بشم ماشالله همه رو عاشق خودش کرده از بس خوش اخلاقه اما این چند وقت همش گریه میکنه ''محمد یاسین تولدش نزدیکه و کلی برامون برنامه ریخته کلی ذوق داره فداش بشم انشالله تولد ۱۰۰سالگیش
4 ارديبهشت 1395

سال نو مبارک

خدایا شکرت یک سال گذشت با تمام خوبی ها وبدی ها غم هاو شادی ها با دردها و سلامتی ها با دارایی ها و نداری ها  با دلتنگی ها با تمام خوبی ها وبدی ها'''''خدایا کمک  کن تا در سال پیش رو در پیشگاهت شرمنده نباشیم خدایا واسه همه تمام خوبی هارو آرزو میکنم دختر و پسر نازمو حفظ کن و عاقبت بخیرشون کن تمام شادی هارو برای دل بزرگشون و لبهای کوچیکشون میخوام وایشالله در پناه صاحب عصر سلامت باشن خدایا ظهور عزیز کرده ات رو نزدیک کن آمین  ...
5 فروردين 1395

محمد یاسین عزیزم

فدای پسر نازنینم  هفته ی گذشته تب داشتی روزاهای بدی بود خدا رو شکر گذشت ''''چند روز پیش رفتیم قم نذر سلامتی شما بود عزیزم ''اما من سرما خوردم و زود برگشتیم میدونم که دوست داشتی بمونیم اما من شرمنده ام با با گفت با مریضی من دیگه خوش نمیگذره چون رسیدگی بهتون واقعا سخت بود '''الانم رفتی مدرسه و دیگه تعطیلات شما شروع میشه۰۰دوتا دندون شیری و انداختی و غذا خوردن برات سخت شده  یکی ازدندونات خراب باشه و متاسفانه بابایی اصلا وقت نمیکنه ببرت دکتر 'امید وارم تو تعطیلات اذیت نشی 'پسر نازو زرنگم امروز کارت های تلاشتو بردی  تا کادو بگیری  امیدوارم به هرچی که میخوای با خواست خدا برسی '''''''''دوست دارم عزیزم
22 اسفند 1394

شش ماهگیت مبارک یسنا جونم

فدای گل دخترم  شش ماهگیت مبارک عزیزم۰۰۰چند وقتیه شروع کردم بهت غذای کمکی میدم فعلا ترجیها سرلاک۰۰۰دیگه باید فرنی و حریره بادام و پوره ها رو امتحان کنی عزیزم تازه کارم دراومده    ایشالله غذاها بهت بسازه گلم ۰راحت سینه خیز میری و تا از چیزی خوشت میاد سریع به طرفش میری و میزاری دهنت ۰۰مدام باید حواسم  باشه سمت چیزای خطر ناک نری 'با هر حرکتی از طرف داداشت قهقه میزنی و کلی کیف میکنی''دست میزنی و تا قاشق برات میارم با دست میخوای بگیریش 'انگشت شست پاهاتو میمکی و کلی میخندی با مکیدن انگشت دستت و بازی با انگشتات کلی نمک میریزی قربونت برم دختر گلم''' ...
22 اسفند 1394

عزیزدلم مریض شده

سلام محمدم چند روزیه حالت خیلی بده تب شدید و التهاب دهن و زخم لبهات و بی اشتهاییت امروز خدارو شکر تبت قطع شد اما هنوز به خاطر زخم دهنت و لبت غذات کم شده بمیرم برات عزیزم هر لحظه دعا میکنم خوب بشی و دردت بجون من بیفته که تورو بیمار نبینم الهی هیچ بچه ای مریض نباشه''چند روز نرفتی مدرسه اما وقتی رفتی همون روز معلمت املاء  گرفت و عزیز دلم خیلی خوب شد با اینکه موقع تدریس اون درس نبودی الهی فدای پسر باهوشم برم  ''یه دنیا دوست دارم محمدم ایشاالله  زوتر لبت هم خوب بشه آمین
12 اسفند 1394

سینه خیز رفتن یسنا جون

خداروشکر که یسنا جونم یاد گرفت سینه خیز بره  قبلا بلد بود دور خودش چرخ بزنه اما از دیشب بلد شد تا سینه خیز حرکت کنه و ما کلی کیف کردیم براش'محمد یاسین که این حرکات براش عجیبه مدام میگه چطوری یاد گرفت ?از کی یاد گرفت ?خخخ ...
30 بهمن 1394