خدایا شکرت منم دختر دارم
مادر شدن حس فوق العاده ایه اما وقتی دختر داری یه چیز دیگه اس دختر همه ی هم و غم مادرشه امید روزای پیری باباشه دختر افتخاره یه حس خوب که بالاتر از بودن الماس تو خونته..
دخترم امروز 15روزشه شکر خدا نافش تو روز 5افتاد...وزنش زیاد نبود اما یه فسقلی بود داداشش ميگه بند انگشتی فعلا نمیتونم عکساشو بزارم اخه با موبایل نمیشه از محمد یاسینم تو دوران نوزادی هزار ماشاالله خوشگل تره انگشتای سفید و باریکش دلمو میبره مدام میگم دخملم دکتر میشه...فکر کنم چشاش دارن قهوه ای میشن دوس داشتم مثل خاله هاش آبی باشه..اما مهم نیست فقط سلامت باشه شبا یه بار حدود ساعت 2و یه بار هم حدود ساعت 5بیدار میشه فداش بشم مثل داداشش موقع اذان بیدار میشه دختر ارومی دارم چند روز پیش سرما خورده بود خز خز سینه اش خنجری بود تو روح و روانم خدارو شکر الان بهتره شیر خوب میخوره و لبخنداش تموم دنیامه خدایا دنیای همه رو حفظ کن محمد یاسین صبح ها سخت بیدار میشه تا بره مدرسه روز اول و دوم من و باباش باهاش بودیم خانم حیدری معلمشه خانم مهربونی داره.یه دوست پیدا کرده اسمش اهوراس به قول یاسین مثل خارجی هاس اخه موهاش بورن خخخ دیشب برای اولین بار تکلیفاشو نوشت وای چقدر اذیتمون کرد مدام دنبال شیطونی کردنه.. برم یه ساعتی بخوابم چون دخملم دیشب بیقراری کرد و خوب نخوابیدم....