اتفاق های امروز.........
سلام شاهزده ی من ..فدات بشم که هرروز که میگذره عاشقانه تر و مادرانه تر دوست دارم ..یه هفته اس دندون دومت لق شده و من میترسم درش بیارم امروز که رفتم واسه آزمایش دندون پزشک نبودش و دست از پا دراز تر برگشتم.ساعت 8 رفتیم آزمایشگاه و تا 11 اونجا بودیم.اه یه پودر بهم دادن خوردم که حالمو بد کرد سه بار باید خون میدادم به فاصله یک ساعت .تو هم حسابی خسته شدی ومدام نق میزدی صبحانه هم که نخورده بودیم اما برات یه عالمه خوراکی بردم که شما فقط شکلاتاشو برداشتی ای شیطون بلا..یسنا جونم ماشالله خانوم شده و واسه خودش خود نمایی میکنه گاهی روزا هیچ کرکتی نمیکنه و بعضی وقتها هم میشینی هی بهش میخندی و میگی مامان داره فوتبال بازی میکنه..چهارشنبه ی گذشته فشارم بالا بودو دکتر ازم خواست امروز هم دوباره فشارمو بگیره که خدا رو شکر خوب بود .تو این 5 هفته ی گذشته فقط 600 گرم اضافه کردم و دکتر به شوخی گفت رژیم گرفتی.موقعی که شما تو دلم بودی زیاد اضافه میکردم اما حالا اونقدرا اضافه نکردم ..البته کو تا 9 ماهگی..خدا رو شکر محمدم که هستی هزار بار شکرت خدایا بچه های همه رو سالم و عاقبت بخیر کن مال منم همینطور .....دوستون دارم خیلی زیاد