هفته ی 29 بارداری
سلام عزیز دلم.الان که دارم این پستو مینویسم شما داری با کاغذ کاردستی درست میکنی و همش هم یا ابزار جنگی ان یا کامیون.مدادمم به من نشون میدی و کیف میکنی.تو هفته ی 29 بارداری هستم تقریبا شمارش معکوس البته هفتگی شروع شده همش تقویمو نگاه میکنمو بیقرارم.اشتهام کلا ازبین رفته وعده های غذاییم کم شدن وحس انجام هیج کاریو ندارم.لگن و پام خیلی درد میکنه وهنوز سر گیجه هام اذیتم می کنه.هفته قبل بلاخره تونستم گوشت قرمز بخورم و بابایی کلی خوشحال شد.یسنا جونم تکوناش خیلی شیک و پیکه وکلی باهاش کیف میکنیم.اما امان از وقتی که بخواد اذیت کنه دادم و حسابی در میاره.تو اینترنت خوندم که الان چشماشو باز و بسته میکنه و قشنگ می خوابه .وقتی می خوابه کاملا معلومه.سکسه هاش بیشتر شده و دلم برا بغل کردنش یه ذره.چند روزه همش سوره ی کوثر و توحیدو بلند میخونی که اونم بشنوه. خوشحالم که به فکرشی.فردا میریم ایلامو شاید تا ده روز نباشیم.متاسفانه انتقالیمون جور نشد باید بازم بمونیم.خیلی حالم گرفته اس .بابایی داره تموم تلاششو میکنه تا حداقل بریم نزدیکتر از محل زندگیمون.خدایا خودت کمکون کن.
پسر نازنینم دختر گلم دوستون دارم خیلی زیاد